منسوخ کردن, برانداختن, از میان بردن, لغو کردن

بی‌معنی, پوچ, مضحک, ناپسند, یاوه, احمقانه, مزخرف, نامعقول, عبث

نزول کردن, کاستن, کاهش, کاهش یافتن, کم شدن, کاهش دادن, نقصان یافتن, کم کردن, کم کردن یا شدن, تنزل

داستان, افسانه, داستان (تخیلی), قصه, کتاب داستانی, داستان غیرواقعی, اختراع, جعل, خیال, وهم, دروغ, فریب, بهانه

نجس کردن, آلوده کردن, آلودن, ملو کردن

شهری, مدنی, اهل شهر, شهرنشین

کافی است, کافی, مناسب, تکافو‌کننده, لایق, صلاحیت‌دار, بسنده, مساوی, رسا, متساوی بودن, مساوی ساختن, مؤثر بودن, شایسته بودن, به اندازه ی لازم, کافی ولی نه رضایتبخش, قابل قبول ولی نه عالی

تعارض, تضاد, ستیزه, کشاکش, کشمکش, درگیری, نبرد, تضاد داشتن, برخورد, مغایرت داشتن, ناسازگاری, ناسازگار بودن, مبارزه کردن

فاش کردن, آشکار کردن, معلوم کردن

اقلیت, تعداد کم, اقلیت مذهبی (یا نژادی یا ملی), خردسالی, عدم بلوغ, صغر, کهادی, کهتری

دهه, ده, ده سال, ده ساله, عدد ده, دوره ده ساله

فوری, ضروری, مبرم, اضطراری, اصرارکننده

روشن کردن, آتش زدن, شعله‌ور شدن, گیراندن, آتش گرفتن, مشتعل شدن

قابل‌شنیدن, شنیدنی, قابل تشخیص, رسا, قابل شنیدن, مسموع, سمعی

جمعیت, نفوس, تعداد مردم, مردم, سکنه

روزنامه نگار, روزنامه‌نگار, خبرنگار

صریح, رک, رک‌گو, بی‌پرده حرف زن, صادق, روراست, بی‌پرده, فرانک (اسم کوچک مردانه), نیرومند, مجانی, چپانیدن, پرکردن, اجازه عبور دادن, مجاناً فرستادن, معاف کردن, مهر زدن, باطل کردن, مصون ساختن

تأمل کردن, تردید کردن, مردد بودن, تعلل کردن, بی‌میل بودن

اخیر, تازه, امروزی, جدید, متأخر, جدیدالتأسیس

منع کردن, ممنوع کردن, تحریم کردن, نهی