

ترجمه: همانطور که بیان کردم, همانطور که گفتم, چنانکه گفتم
مترادفها: as I mentioned, as stated, like I said
ترجمه: همانطور که میگویم, همانطور که گفتم, طبق آنچه من میگویم
ترجمه: همانطور که در, مثل, همانند, به عنوان
مترادفها: like, similarly, as
متضادها: dissimilarly, unlike, differently
ترجمه: همچنین در مورد, مثل, همانند, همانطور که در مورد
مترادفها: similarly, likewise, in the same manner
متضادها: differently, unlike, contrarily
ترجمه: به عنوان جزئی از, به عنوان بخشی از, به عنوان قسمتی از
مترادفها: in the context of, as a component of, in conjunction with
متضادها: apart from, excluding, independently
ترجمه: همانطور که در, همانطور که نشان داده شده است, چنانکه نمایان است, به نمایش گذاشته شده
مترادفها: as indicated in, as demonstrated in, as illustrated in
متضادها: not indicated in, not shown in, contrary to
ترجمه: همانطور که دیدهایم, همانگونه که مشاهد کردهایم, همانطور که مشاهده کردهایم, چنانکه مشاهده نمودیم
مترادفها: as demonstrated, as illustrated, as previously noted
ترجمه: همانطور که مشاهده خواهیم کرد, همانطور که خواهیم دید, چنانچه خواهیم دید, همانطور که خواهیم دید
مترادفها: as will be shown, as will be demonstrated, as we will observe
ترجمه: چنانچه مشاهده میکنید, همانگونه که مشاهده میکنید, همانطور که میبینید, همانطور که میتوانید ببینید
مترادفها: as demonstrated, as shown, as illustrated
متضادها: as you cannot see, not visible, not evident
ترجمه: همونطور که مي دونيد, همانطور که میدانید, همانطور که میدانید, چنانچه میدانید
مترادفها: as you are aware, as you may recall, as you might know
متضادها: unknown to you, unfamiliar to you
ترجمه: بر اثر, در پی, (به عنوان) نتیجهای از, به عنوان نتیجه ای از
مترادفها: as a result of, due to, because of
متضادها: regardless of, without regard to, independent of
ترجمه: (به عنوان) نوعی از, به صورت یک فرم از, به عنوان یک شکل از, به عنوان نوعی
مترادفها: as a type of, in the form of, as a variation of
ترجمه: (به عنوان) وسیلهای برای, به عنوان یک روش برای, به عنوان وسیلهای از, به عنوان راهی برای
مترادفها: method of, way of, approach to
متضادها: end, goal, objective
ترجمه: (به عنوان) منبعی از, به عنوان سرچشمه, به عنوان منشا, به عنوان منبع
مترادفها: provider, origin, supplier
متضادها: recipient, consumer, outflow
ترجمه: به عنوان یک راه, به عنوان یک شیوه, (به عنوان) روشی برای, به عنوان یک روش
مترادفها: method of, means of, manner of
متضادها: unmethodical approach, chaos, disorder
ترجمه: به عنوان یک کارکرد از, به عنوان یک تابع از, (به عنوان) تابعی از, به عنوان یک عملکرد از
مترادفها: depends on, is determined by, is related to
متضادها: independent of, not affected by, unrelated to
ترجمه: جنبه, جنبههای, ابعاد, ظاهر
مترادفها: facet, feature, phase
متضادها: whole, entirety, completeness
ترجمه: پیوند بین, اتحاد بین, رابطه بین
مترادفها: connection, relationship, link
متضادها: disconnection, separation, division
ترجمه: فرض کنیم که, بدانید که, فرض کنید که, معتقد باشید که
مترادفها: presume, postulate, accept
متضادها: doubt, question, disbelieve
ترجمه: در آن مرحله, در آن زمان, در آن نقطه
مترادفها: at that moment, at that stage, in that instance
متضادها: before that point, after that point, previously
ترجمه: در آغاز, در ابتدای, در شروع
مترادفها: at the start of sth, at the onset of, at the outset of, in the early stages of
متضادها: at the end of sth, by the end of sth, at the end of, at the conclusion of, in the final moments of, by the end of
ترجمه: در آغاز/شروع (از), در آغاز, در ابتدا, در شروع
مترادفها: initially, commencement, onset
متضادها: at the end, conclusion, finale
ترجمه: در قعر, در ته, در انتهای, در پایین
مترادفها: beneath, under, lower down
متضادها: at the top of, above, upwards
ترجمه: در انتها, در آخر, در پایان (از), در پایان
مترادفها: finally, ultimately, in conclusion
متضادها: at the beginning, initially, from the start
ترجمه: با قربانی کردنِ, به قیمتِ, به هزینهٔ, به قیمت
مترادفها: at a cost to, to the detriment of, to the sacrifice of
متضادها: with the benefit of, in favor of, for the advantage of
ترجمه: در قلب, در دل, در مرکز
مترادفها: central to, fundamental to, essential to
متضادها: at the periphery of, outside of, unrelated to
ترجمه: در سطح ه, در سطح, در درجه
مترادفها: in terms of, at a standard of, on the basis of
متضادها: below standard, at a lower level, underlevel
ترجمه: در اوج, در رأس, در بالای
مترادفها: on top of, above, at the summit of
متضادها: at the bottom of, below, under
ترجمه: برگردیم به آن, دوباره به آن برسیم, به آن بازگردیم
مترادفها: return to that, revisit that, go back to that
متضادها: move on from that, ignore that, dismiss that
ترجمه: بر پایه تصور اینکه, بر اساس فرض بر اینکه, با فرض اینکه, بر اساس فرضیه اینکه
مترادفها: predicated on the belief that, rooted in the idea that, contingent upon the assumption that
متضادها: disregarding the presumption that, contrary to the belief that, without assuming that
