

ترجمه: بسیاری از, تعداد زیادی از..., تعداد زیادی از, خیلی از
مترادفها: many, a lot, plenty of
متضادها: few, none, scarce
ترجمه: فرق گذاشتن, تفاوتی ایجاد کردن, تأثیر گذاشتن, تفاوت ایجاد کردن
مترادفها: have an impact, influence, improve
متضادها: be the same, remain unchanged, not matter
ترجمه: ساختن چیزی, چیزی را سر هم کردن, بافرستادن, اختراع کردن
مترادفها: invent, fabricate, reconcile, compose
متضادها: break up, disbelieve, disperse, dissolve
ترجمه: موفق به انجام کاری شدن, مدیریت کردن برای انجام کاری, موفق شدن در انجام کاری, توانستن برای انجام کاری
مترادفها: succeed in, achieve, accomplish
متضادها: fail to, be unable to, struggle to
ترجمه: معنی دادن به انجام کاری, قصد انجام کاری را داشتن, قصد داشتن که کاری انجام شود, نیت داشتن که کاری انجام شود
مترادفها: intend to do something, plan to do something, aim to do something
متضادها: disregard, neglect, overlook
ترجمه: میلیونها از..., میلیونها, میلیونها نفر از...
مترادفها: multitudes of, countless, vast numbers of
متضادها: few, a couple of, a small number of
ترجمه: بیشتر از, بیشتر از..., فراتر از, بیش از
مترادفها: beyond, exceeding, surpassing
متضادها: less than, fewer than, below
ترجمه: به اميد سال بعد, سال بعد, سال آینده, سال دیگر
مترادفها: upcoming year, following year, subsequent year
متضادها: last year, previous year, past year, this year
ترجمه: هیچ اهمیتی ندارد, مهم نیست, مهم نیست..., فرقی نمیکند
مترادفها: regardless, irrespective, without regard
متضادها: conditional, dependent, subject to
ترجمه: تنها, فقط, هیچ بیشتر از..., بیش از این نیست
مترادفها: only, merely, just
متضادها: more than, exceeding, beyond
ترجمه: به هیچ وجه, حتی نه, حتی
مترادفها: not at all, not in the slightest, not a bit
متضادها: even, at least, some
ترجمه: هیچ چیزی شبیه, هیچ چیز به اندازه, هیچ چیز مانند, هیچ چیز شبیه
مترادفها: nothing comparable to, nothing similar to, no equivalent to
متضادها: something like, similar to, something comparable to, something like…
ترجمه: اوه عزیزم, اوه وای, اوه خدا
مترادفها: oh no, goodness, oh my
متضادها: hurray, yay, wonderful
ترجمه: اوه خدای من!, نه نه!, اوه نه!
مترادفها: oh dear!, oh no way!, uh-oh
متضادها: yay!, hooray!, great!
ترجمه: به طور منظم, به صورت مرتب, به شکل دورهای
مترادفها: regularly, often, frequently
متضادها: irregularly, infrequently, seldom
ترجمه: به نمایندگی از کسی, به عنوان نماینده, به نیابت از, به نمایندگی از
مترادفها: for, in place of, representing
متضادها: against, opposing, instead of
ترجمه: در تعطیلات, به تعطیلات, در مرخصی
مترادفها: vacation, break, leave
متضادها: work, study, commitment
ترجمه: در روز دوشنبه, در دوشنبه, دوشنبه
ترجمه: به طور انفرادی, به تنهایی, بصورت مستقل
مترادفها: independently, by oneself, solo
متضادها: together, with others, in a group
ترجمه: در تلویزیون, در برنامه تلویزیونی, از طریق تلویزیون
مترادفها: on TV, via television, broadcast
متضادها: off television, not on air
ترجمه: بر پایه چیزی, بر اساس چیزی, بر مبنای چیزی
مترادفها: based on, grounded in, rooted in
متضادها: independent of, regardless of, without consideration of
ترجمه: در ساحل, بر روی سواحل, در کنار دریا
مترادفها: seaside, shore, coast
متضادها: inland, beyond the shore, offshore
ترجمه: به سمت چپ, در طرف چپ, در سمت چپ
مترادفها: left side, to the left, on the sinister side
متضادها: on the right, to the right, right side
ترجمه: اون طرف پل, در سمت دیگر, در طرف دیگر, در سوی دیگر
مترادفها: alternatively, in contrast, conversely
متضادها: on this side, similarly, in the same way
ترجمه: نسبت به کسی, از طرف کسی, از سوی کسی, در مورد کسی
مترادفها: by someone, from someone, on someone's behalf
متضادها: not from someone, independently, without someone's involvement
ترجمه: روی دیوار, بر روی دیوار, در دیوار, بر دیوار
مترادفها: upon the wall, in the wall
متضادها: off the wall, not on the wall
ترجمه: بالای چیزی/کسی, روی چیزی, بالای چیزی, بر فراز چیزی
مترادفها: above, over, upon
متضادها: beneath, under, below
ترجمه: یک بار که, یک بار, یکبار که..., یکبار در
مترادفها: formerly, previously, at one time
متضادها: never, always, frequently
ترجمه: یک روز, روزی, یک روزی
مترادفها: someday, eventually, at some point
متضادها: never
ترجمه: مخالف با چیزی, با چیزی در تضاد, مقابل با چیزی
مترادفها: against, contrary to, in conflict with
متضادها: in favor of, supportive of, agreeing with
