(رسمی) (مواد, بهدست آوردن, مشتق شدن, دارو) استخراج کردن, بیرون کشیدن, (فکر) نتیجهگیری کردن, (فایده, سود) به دست آوردن, حاصل کردن, کسب کردن, بردن, (نام, خصوصیات) گرفتن, اخذ کردن, (کلمه) ریشهیابی کردن, منشا کردن, ناشی شدن, نشئت یافتن, سرچشمه گرفتن, درآمدن, (شیمی) (مادهای را از مادهی دیگر گرفتن) فرآمد کردن, مشتق کردن
they derived great comfort from this assurance
Obtain something from (a specified source)
The word 'video' is derived from the Latin 'videre', meaning 'to see'.
To obtain from a specified source.
From the data, we can derive that sales have increased this quarter.
To deduce or conclude information from reasoning or evidence.
You can derive pleasure from reading good literature.
To trace the origin of something.
کلمه 'ویدیو' از کلمه لاتین 'ویدره' به معنای 'دیدن' به دست آمده است.
به دست آوردن از یک منبع مشخص.
از دادهها میتوانیم نتیجه بگیریم که فروشها در این فصل افزایش یافته است.
استنتاج یا نتیجهگیری اطلاعات از اصول یا شواهد.
شما میتوانید از خواندن ادبیات خوب لذت به دست آورید.
ردیابی منشأ چیزی.
The word 'derive' is derived from the Latin 'derivare'.
To obtain something from a specified source.
We can derive the formula from these basic principles.
To trace the origin or development of something.
کلمه 'derive' از لاتین 'derivare' گرفته شده است.
به دست آوردن چیزی از منبع مشخصی.
ما میتوانیم فرمول را از این اصول پایه گرفته شده است.
ردیابی منبع یا توسعه چیزی.