روغن, چربی, رنگ روغن, نفت, مرهم, نقاشی رنگ روغن, مواد نفتی, رنگ روغنی, نقاشی با رنگ روغنی, روغن زدن به, روغن کاری کردن, روغن ساختن

به طور کلی, روی‌‌هم‌رفته, کل, شامل همه‌چیز, کلی, بالاپوش, لباس کار, کلا, لباس سرهمی, در مجموع, همه‌جا, سرتاسر

مطالبه, ادعا, طلب کردن, تقاضا کردن, دعوی, خواستار شدن, ادعا کردن, مطالبه کردن, مدعی شدن, مدعی بودن, تقاضا, درخواست

مایع, نقد, آبگونه, چیز آبکی, روان, سلیس, (درمورد کالا) نقد شو, پول‌شدنی, سهل و ساده

بقایا,باقیمانده

ناشکیبا, بی‌صبر, عجول, کم‌صبر, بی‌تاب, بی‌حوصله, مشتاق, بداخلاق

بینی, دماغ, عضو بویایی, نوک بر آمده هر چیزی, دماغه (کشتی، هواپیما و ...), دماغه, بوکشیدن, بینی مالیدن به, مواجه شدن با

تعداد, کمیت, مقدار, چندی, قدر, اندازه, حد, مبلغ

پخت و پز, آشپزی, دستپخت, پختن

مراجعه كردن, (کلاس, شرکت کردن, جلسه و غیره) حاضر شدن در, حضور یافتن, حضور یافتن در, حضور داشتن, شرکت کردن در, رفتن, (رسمی) همراه کسی بودن, توجه کردن, در خدمت کسی بودن (بیمار) مراقبت کردن از, توأم بودن, مواظبت کردن از, همزمان بودن, پرستاری کردن از, همراه بودن, تیمارداری کردن از, همراهی کردن, (کهنه) مراقب کسی بودن, مراقبت کردن از, در رکاب کسی بودن, ملازم کسی بودن, (رسمی) توجه کردن, گوش کردن

کمک, مساعدت, یاری, امداد, حمایت, کمک کردن, ملزومات, یاری کردن, مساعدت کردن, توشه, وسیله, پشتیبانی کردن, ابزار, حمایت کردن, همدست, بردست, یاور, مددکار

سلول, یاخته, بازداشتگاه, سلول (زندان), باطری, سلول (زیست‌شناسی), پیل, تلفن همراه, زندان تکی, سلول یکنفری, حفره

خیره شدن, خیره نگاه کردن, رک نگاه کردن, زل زدن, از روی تعجب و یا ترسنگاه کردن

آژانس, نمایندگی, واسطه, نماینده, عامل, کارگزاری, وکالت, گماشتگی, وساطت, مأموریت, پیشکاری, دفتر نمایندگی, نیرو, نیروی فعال, فعالیت, پویایی, پایوری, یاری, کمک, اداره‌ی دولتی, سازمان

ماده معدنی, کانی, آب معدنی, معدنی

پی گیری, رد, نشانه, ردیابی کردن, رسم کردن, اثر, مقدار اندک, دنبال کردن, نشان, رد پا, تعقیب کردن, جای پا, (رد چیزی یا کسی را) پیدا کردن, مقدار ناچیز, کپی کردن (از یک طرح با کاغذ کاربن), ترسیم کردن, ترسیم, رسم, ضبط کردن, کشیدن, اثر گذاشتن, پی کردن, پی بردن به

حاوی, محتوی بودن, در برداشتن, شامل بودن, دارا بودن, دربرداشتن, حاوی بودن, خودداری کردن, بازداشتن

بلیط, بلیت, ورقه, برگه جریمه, آگهی, قبض جریمه, برچسب, لیست انتخاباتی (از نامزدهای یک حزب), برچسب زدن به, بلیط منتشرکردن, بلیط‌دار کردن

به‌شدت, شدیدا, شدیداً

عصبی, رنجیده, ناراحت, آزرده

ارائه شده, آماده, اگر, مشروط, به شرطی که, درصورتی‌ که, در صورتی که

گواهینامه, سند, شهادت‌نامه, گواهی, سند رسمی, گواهی صادر کردن

منتقل کردن, انتقال دادن, انتقال, واگذاری, منتقل شدن, ورابری, ورابردن, بلیت انتقال, انقال دادن, واگذار کردن, انتقال واگذاری, تحویل, نقل, سند انتقال, انتقالی

به‌شدت, به‌سختی, از سرِ ناچاری, از روی استیصال, با نااُمیدی, با ناامیدی, ناامیدانه

ورم, آماس, باد, بادکننده, متورم(شونده), قلنبه

چشم, نگاه, دیده, بینایی, ناحیه‌ای آرام در میانه توفان‌های شدید, دهانه, چشم توفان, سوراخ سوزن, با دقت نگاه کردن, دکمه یا گره سیب زمینی, برانداز کردن, مرکز هر چیزی, کاراگاه, نگاه کردن, دیدن, پاییدن

اضافی, فرعی, افزوده

به زودی, به‌زودی, زود, به‌اختصار, به‌درشتی, کمی, اندکی

تخم مرغ, تخم‌مرغ, تخم, تحریک کردن, تخمک, برانگیختن, واداشتن, (آشپزی) تخم‌مرغ زدن

بحث, گفتگو, مباحثه, مذاکره, گفت‌وگو, مناظره